فقط یکبــار .....!روزگـار لَعنتــی ...
هـــَـــــــــر سـازی کِـه زدی رَقصیـدمـ.
بـی اِنصـاف یکبــار هَـم تـو بِـه سـاز مَـن بـِــرقــص ؛
ببیــــــــن ...
دِلــمـ چـِـه " شـــــــــــوری " میـزَنـد ...؟!

ای جااااااااااااان.. الهی

کنار برکه دلم نشستم و نیامدی
دوباره در سکوت خود شکستم و نیامدی
سوال کردم از خدا نشان خانه تو را
سکوت کرد و در سکوت شکستم و نیامدی

گریه کردم گریه هم اینبار آرامم نکرد
دارو خوردم دارو مرفین دار آرامم نکرد
با خیالت راه رفتم در اتاق خالی ام
عکس های مانده بر دیوار آرامم نکرد
شعر خواندم شعر گفتم صد غزل ، صد مثنوی
عشق و شعر و دفتر و خودکارم آرامم نکرد
خواستم یکبار دیگر دل ببندم شاید او
دل سپردن از سرِ اجبار آرامم نکرد
خسته بودم چشم هایم نای خوابیدن نداشت
فکرهای تا سحر بیدار آرامم نکرد
خسته بودم از خودم از زندگی از شعرها
خسته بودم چای با قهوه آرامم نکرد
عاقبت دل کندم از دل بستن و چیزی به جز
سر سپردن به طناب دار آرامم نکرد !

از ساعت متنفرم !
این اختراع غریب بشر که مدام ،
جای خالی حضورت را به رخ دلتنگی یادم می کشد!!

با سلام محضر محترم همه ی دوستان گلم

بهانه جاااان ممنونم عزیزم که این روز که سالروز روزیست که چشمانم به روی این دنیای هزارچهره باز شد  دنیایی که همه جور ادمی را در دل خودش جای داده

خوب ،بد ،زشت ، زیبا همه در کنار همند

اما خوشحالم از اینکه انسانهایی خوب و مهربونی مثل تو خواهر گلم و دوستان دیگرم که همشون مورد احترام من هستند تو این دنیا هستند که با وجود شما انسان دلگرم میشه

بهانه جاااان تو با این قلب مهربونی که داری نباید به خاطر اراجیف بعضی انسانهای کوته فکر و کسانیکه از انسان و ادمیت فقط اسمشو یدک میکشند رنجیده خاطر بشی به خوبیهایی که خدا بهت عنایت کرده فکر کن وشاکر باش که خیلی ها از داشتن این قلب رئوف مهربون محرومند

از دیگر خواهر های مهربونم معصومه نازنین این عزیزی که با عشق سرشاری که داره به مداوای انسانهایی گوناگون میپردازه و اصلا کاری به سیرت وصورت اشخاص نداره فقط فکرش مداوای اونهاست

عزیزم خداقوت

ساحل جاااان توچطوری عزیزم

بهاره خانم

فریبای عزیز

هومن داداش گلم و

محسن عزیزم دست همتون را میبوسم

قصه ی من و تو …

خیلــی از خـودش خـوش قــول تــر اســت …

خیــالـــش را مــی گـــویــــم …

کـه یک عمـر اسـت زودتـر ازخـودش آمـده …

سـر قـرارمـان !

کمـــی بــرمـن بتـــاب …

روزهــــای ســردیســـت …

و دوســـت داشـــتنت دارد در مــن یــخ میــزند !

این روزها اصلا حواست به من نیست …

دیگر خبری از من نمی گیری …

اما با این حال درکت می کنم ،

با “او” بودن تمام وقتت را گرفته است !

حـرف تــازه ای نـدارم …

فقـط ….

خـزان در راه اسـت …

کلاه بگـذار ســر خـاطــراتی که یـخ زده اند ،

شـاید یـادت بیـافتد …

جیب هـایت را …

وقتـی دست هـایم مهمـانشـان بـودنـد …

در پیش چشــم همـه …

برای مـن دسـت نیـافتنـی بـودی …

حـرفـی نیسـت …

امـا بی انصـاف …

لااقـل در پیـش چشـم مـن …

بـرای همـه دم دستـی نبـاش …

داداشی خوشحالم که اولین کسی بودم که بهت تبریک گفتم

اینم کادوی من.. ناقابله علی جون

کردم لبت خندان و دلت دوست بزرگوارم علی جان تولدت مبارکبرایت بهترینها را از آرزو شاد

یک جهان قاصدک ناز به راهت باشد
بوی گل ، نذر قشنگی نگاهت باشد
و خداوند شب و روز و تمام لحظات
با همه قدرت خود پشت و پناهت باشد
تولدت مبارک داداش علی

یه بغل گلللللللللللللل رزززززززززز
یه سبد ستااااااااره و یه دنیااااااااااا عشق
پیشکش تووووووو به خاااااااااطر زیبااااااترین روز دنیاااااااااااا
رووووووووووووز تولدت

نگاهت زیباتر از خورشید ، دلت پاک تر از آسمان
و صدایت آرام تر از نسیم بهار . . .
تولد آسمانیت مبارک دوستت داریم ممنون که هستی

این چندمین تولد توست؟
و چندمین انبساط مجدد کائنات؟
این جندمین بارخلقت است؟
و چندمین انفجار سکوت؟
چندمین لبخند آفرینش؟
خورشید را چندمین بار است که میبینی؟
و پروانه ساعتها چندمین بار است که میچرخد؟
و ثانیه چندمین بار است که به احترام تو برمیخیزد؟
چندمین بار است که مجدداً نفس میکشی؟
چندمین دم!؟
چندمین آن!؟
آه که تو چقدر خوشبختی!
و جهان چه پرغوغاست ……
که بینهایتمین تولد تو را جشن میگیرد
امروز تولد داداش علی گله تولدش مبااااااااااارک
داداش علی امیدوارم شادی وآرامش همیشه همراه زندگیت باشه

تبریک به تو كه هر لحظه از زمان حياتي را اميد مي بخشي
تبریک به تو كه زيبايي زندگي را نويد مي دهي
تولدت مبارك و آینده ات سرشار از شیرینی لحظه های تولد

تقدیم به صاحب چشمانی که آرامش قلب ما است و صدایش دلنشین ترین ترانه ما است،، از بودنت برایمان عادتی ساختی که بی تو بودن را باور نداریم! داداشی چه خوب شد به دنیا آمدی و چه خوب تر شد دنیای ما گوهر دشتی ها  شدی،با ما بمان و بدان تا بیکران عشق عاشقانه دوستت داریم
عزیزم در پناه مهربانی ات جوانه زدیم و با نسیم صداقتت به بار نشستیم و معنا و مفهوم زندگی را در با تو بودن یافتیم، بهترین بهانه زندگیمان، یک دنیا عشق و محبت خالصانه مرا به مناسبت روز تولدت پذیرا باش

دردوران کودکیت بمان .....علی جون
کودک که هستی از زندگی هیچ نمیدانی ....
نگاهت معصوم و خندهای کودکانه ات از ته دل
بزرگترین دلخوشی ات داشتن اسباب بازی دوستت،پوشیدن گفش بزرگترها
و حتی خوردن یک تکه کوچک شکلات
بچه که هستی ... حسادت،کینه و نفرت در قلب کوچکت جایی ندارد.
دوست داشتنت پاک و بی ریا
بخشیدنت با رضایت
چاره ی ناراحتی ات یک لحظه گریستن
و این پایان تمام کدورتها ست
می خندیدی و در دنیای خودت غرق می شوی.........!

تولدت مبااااااااااااااااارک داداش علی

امروز خورشید شادمانه‏ ترین طلوعش را خواهد کرد و دنیا رنگ دیگری خواهد گرفت

قلبها به مناسبت آمدنت خوشامد خواهند گفت

فرشته آسمانی سالروز  زمینی شدنت مبارک . . .

     علی جان تولدت مبارک دوست عزیز            

این چندمین تولد توست؟

و چندمین انبساط مجدد کائنات؟

این چندمین بارخلقت است؟

و چندمین انفجار سکوت؟

چندمین لبخند آفرینش؟

خورشید را چندمین بار است که میبینی؟

و پروانه ساعتها چندمین بار است که میچرخد؟

و ثانیه چندمین بار است که به احترام تو برمیخیزد؟

چندمین بار است که مجدداً نفس میکشی؟

چندمین دم!؟

چندمین آن!؟

آه که تو چقدر خوشبختی!

و جهان چه پرغوغاست

که بینهایتمین تولد تو را جشن میگیرد . . .

داداش علی امشب از مادرت بپرس فردا ساعت چند بدنیا اومدی

بگو ما هم بدونیم خوب.. میخواییم بخاطر حضورت در این دنیا یک ثانیه سکوت کنیم و هر کدوم یک شمع واست روشن کنیم

چه جالب دوبار اومد خوب مهم نیست عوضش دویست هزار تومن شارژ داری

llllllllllllllllllllllllllllll

بیا داداشی  ناا کن ..اینم کادوی من یه شارژ صدهزارتومنی ایرانسل

خودت بتراش استفاده کن.. داداشی مبارک باشه

llllllllllllllllllllllllllllll

بیا داداشی  ناا کن ..اینم کادوی من یه شارژ صدهزارتومنی ایرانسل

خودت بتراش استفاده کن.. داداشی مبارک باشه

خداییش داداشی تا از این پیرتر نشدی آستینی بالا بزن

فقط یادت باشه من و معصومه را هم دعوت کنی ...گفته باشم

فرا رسیدن یکم خرداد را به داداش گلم تبریک میگم

همه اتون مهمون داداش علی..هوراااااااااااااااااااااا

دیدم داره بارون میاد خوب که نگاه کردم ، هوا که ابری نبود !
بیشتر دقت کردم فهمیدم .اون فرشته ها هستن که دارن گریه میکنن !
آخه یکی ازشون کم شده !
مهربون ترین داداش تولدت مبارک .♥♥.

داداش علی تولدت مبارک ایشالا صدساله بشی

 زندگی شما وقتی زیبا و شیرین خواهد شد، که پندارتان، کردارتان و گفتارتان نیک باشد.زرتشت

دسـت بـه “صورتـم” نـزن !

می تـرسم بیـفتـد

نقـاب خنـدانـی کـه بـر چهـره دارم !

و بعــد

سیـل ِ اشـک هـایـم “تـــــــــــو” را بـا خـود ببــرد

و بـاز

من بمانم و تنهــــــایی …!!!

تنهـــای تنهـــا …!!!

عشق یک واژه ی زلال است ، تو باید باشی

قلب من زیر سوال است ، تو باید باشی

فال حافظ زدم آن رند غزلخوان هم گفت

زندگی بی تو محال است ، تو باید باشی

این روزها

که جرأت دیوانگی کم است

بگذار باز هم به تو برگردم.

بگذار دست کم

گاهی تو را به خواب ببینم.

بگذار در خیال تو باشم.

بگذار…

بگذریم.

این روزها

خیلی برای گریه دلم تنگ است.

 میدونی چرا شیشه جلوی ماشین انقدر بزرگه ولی آینه عقب انقدر کوچیکه؟

 خــدایــا!

در گــلــویــم ابــر کــوچــکــی اســتــ

کــه خــیــال بــارش نــدارد.

مــیــشــود مــرا بـغـل کــنــی؟!؟

در زندان کوچک تو

سردی دیوارها

به چشمانت

رنگ آسمانی می بخشد.

دیری است که عشقی از تو

در من نمانده.

در زندان کوچک تو

ما شبیه پروانه ها هستیم

و برای گریز از یکدیگر

به شیشه های پنجره کوبیده می شویم.

من برای نجات خویش

گلهای اتاقت را

آب می دهم.

عطر آن ها

سردی لب های تو را دارد.

 به بعضیا باید بگی :

عزیزم حتی اگه “خدا” خودش بیاد پایین واسه تضمینت یا شیطانو بفرسته واسه به گردن گرفتن تقصیرت ، دیگه فایده نداره !
“خراب شد تصویرت”

چند روزی است،

چند روزی است دلم بارانی است

اما خندان،

چند صباحیست قلمم شکسته است از اندوه بی بارانی قلبم،

دلم کسی را میخواهد،کسی که از جنس خودم باشد
دلش شیشه ای...گونه هایش بارانی...دستانش کمی سرد
نگاهش ستاره باران باشد
دلم یک ساده دل می خواهد
نمیخواهم فرهاد باشد،کوه بتراشد
نمیخواهم مجنون باشد،سر به بیابان بگذارد
میخواهم گاهی دردم را درمان باشد
شاهزاده سوار بر اسب سفید نمیخواهم
غریب آشنایی میخواهم بیاید با پای پیاده
قلبش در دستش باشد..چشمانش پر از باران باشد
کلبه کوچک را دوست دارم اگر این کلبه در قلب او باشد...
دلم ساده دل میخواهد

چه عشقها که در مسیر سرخوشی هامان
لِه می شوند
چه خاطراتی که نامشان عاشقانه هاست
و خاک می خورند آن گوشه
کنار تاریخ عاشقیمان..
تنها حکایتِ بی تفسیر دل است
که به قدرِ جاده ی عاشقیمان
قد می کشد بزرگ می شود
طپنده تر می شود...
انگار تمام خامیِ کودکانه اش را
می بخشد به روزگارو
دور از هیاهویِ زندگی
همین "دل"ِ قد کشیده ی بزرگ
کوچک می شود تنگ می شود
آب می شود و تمامش خلاصه می شود
در یک قطره اشک و
می غلطد رویِ گونه ها جایی که عشق حک شده با مُهرِ لبهایش ...

 جملاتی درباره ی خدا

سلام برهمه دوستان گلم

تقدیر و تشکر میکنم از همه ی دوستانی که در پست قبلی کامنت گذاشتن

خواهران گلم معصومه عزیز  بهار خانم

 بهانه خانم

ساحل جااان

خیلی دوستون دارم